آنکه دائم هوس سوختن ما میکرد

آنکه دائم هوس سوختن ما می‌کرد ،
کاش می‌آمد و از دور تماشا می‌کرد

سخت دلتنگ شدم ، خانه‌ی صیاد خراب !
کاش روزی قفسم جانب صحرا می‌کرد

این همان وادی عشق است که هر لحظه ،‌ فلک
بهر مجنون ستمی تازه مهیا می‌کرد !

خویشتن را به سوی کوی شهادت می‌دید
عصمت آن روز که وصل تو تمنا می‌کرد ...

#عصمت_بخارایی
دیدگاه ها (۲)

اوراق خالی و دلی لبریز دارمقد تمام سال‌ها پاییز دارمدار و ند...

وضع ما در گردش دنیا چه فرقی می کند ؟زندگی یا مرگ ، بعد از ما...

خنده بر لب دارم و اما درونم شاد نیستدل اگر دربند باشد ، روح ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط