یک نفر بر گرد مولا با سپر چرخیده بود

یک نفر بر گرد مولا با سپر چرخیده بود
بهتر است این که بگویم با پسر چرخیده بود 
سرنوشت شیعه را جور دگر می زد رقم
در به سمت داخل کوچه اگر چرخیده بود 
آمده مولا به پای خویش بیعت کرده است
در تمام شهر اینگونه خبر چرخیده بود
تا همین اندازه می گویم که از بس ضرب داشت
یک نفر سیلی زد اما پنج سر چرخیده بود 
می شد از طرز قدم هایش بفهمی با شتاب
دور خود در عرض کوچه یک نفر چرخیده بود 
آنکه مصداق شریف جمله ی "لولاک..."بود
سمت پهلویش چرا لولای در چرخیده بود؟....
دیدگاه ها (۱)

اگر عاشق شدی در اوج دلسردی، هنر کردیغریبی را مدد کردی به همد...

یادت باشد وقتی از زندگی کسی رد میشی،رد پای قشنگی از خودت به ...

..آتش به تمام قد بر افروخته دیدمسمار ِنمایان به در سوخته دید...

.. انگور می دهند تاکه قربانی ات کنندلازم نکرده دعوت مهمانی ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط