موجودهایافسانهایدرادبیاتفارسی

#موجودهای_افسانه_ای_در_ادبیات_فارسی




دوالپا : یکی از موجودات خیالی در داستان‌های ایرانی است.
دوالپا در افسانه های ایرانی موجود به ظاهر بدبخت و ذلیل و زبونی است که بر سر راه مردمان نشیند و نوحه و گریه آن چنان سر دهد که دل سنگ را به ناتوانی او رحم آورد. چون گذرنده ای بر او بگذرد و از او سبب اندوهش را بپرسد گوید : "بیمارم و کسی نیست مرا به خانه‌ام که در این نزدیکی است برساند." و عابر چون گوید: "بیا تو را کمک کنم." دوالپا بر گرده‌ی عابر بنشیند و پا های تسمه مانند چهل متری خود را که زیر بدن پنهان کرده است، گشوده گرداگرد بدن عابر چنان بپیچد و استوار کند که عابر را تا پایان عمر از دست او خلاصی نباشد. دَوال در فارسی به معنی تسمه است.
ازین رو دوالپا در زبان فارسی مصداق آدم های سمجی است که به هر دلیل به حق یا ناحق به جایی می چسبند و رها نمی‌کنند.
کتاب عجائب المخلوقات و غرائب المخلوقات محمدبن محمود طوسی (سده ی ششم هجری) ضمن نقل حکایتی نام دوالپا را به کار می برد و آن را گونه ای نسناس می نامد. لغت نامه ی دهخدا، داستان وامق و عذرا را منبع دیگری برای این نام نقل می کند و از آن جا به کتاب هایی مانند سلیم جواهری و وغ‌وغ ساهاب صادق هدایت راه یافته است.
دیدگاه ها (۲)

#موجودهای_افسانه_ای_در_ادبیات_فارسیدیو : دیو نزد هندواروپایی...

#موجودهای_افسانه_ای_در_ادبیات_فارسیدیو سپید : دیوِ سپید بر پ...

#موجودهای_افسانه_ای_در_ادبیات_فارسیپری : در اوستا موجودی اهر...

#موجودهای_افسانه_ای_در_ادبیات_فارسیبختک : بختک در افسانه ها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط