زور و عشق پارت ۲

داشتم بهتون میگفتم خلاصه بابام اومد با تهیونگ و بابام هم ورشکست شده بود و من نمیدونستم بابا با شرمندگی اومد تو و پشت سرش یه پسره جنتلمن داشت راه میمد بابام اول اومد و زد تو صورتم به تهیونگ نگاه کردم و یه نیشخند زد بهم دستمو گزاشتم رو جایی که بابام زده بود تو صورتم و گفتم بابا
علامت هنا+
علامن تهیونگ_
علامت بابای هنا*
+ب..بابا
*درد تازه به خواطر گند کاری که کردی باید تقاص پس بدی
+چی..چی بابا باید چیکار کنم برات بابا جون
_بزار من بهت بگم هرزه کوچولو تو باید پیش من زندگی کنی یه جورایی من خریدمت
دیدگاه ها (۰)

زور و عشق پارت ۳

زور و عشق پارت ۴

زور و عشق پارت ۱

زور و عشق پارت ۹

زور و عشق پارت ۱۰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط