داغ پشت داغ...سوگ پشت سوگ...
داغ پشت داغ...سوگ پشت سوگ...
متنفرم...از اردیبهشت متنفرم که عزیزانم رو از من گرفت...
اول عمویی که همدمم بود...دردودل های بچه گانه ام با او بود،خوشگذرانی هایم با او بود،حتی چند وقت پیش هم زندگی کردیم...و غمش هنوز که هوز است بر دلم سنگینی میکند...وبعد پدربزرگ عزیزم که هیچگاه جز مهربانی چیزی نشانمان نداد،و حالا اندوه بزرگی را بر دلمان گذاشته است.
17اردیبهشت میشود دوسال...دوسال که درد فراق جدایی بر دلم مانده...هنوز هم بعد دو سال گریه های پنهانیم را کسی نمیبیند...،میخندم تا غم امروزم را کسی نفهمد..راست گفته اند که هیچگاه درد جدایی آهسته نیست.
ما بی شما پر دردیم...شما بدون ما چگونه اید؟
متنفرم...از اردیبهشت متنفرم که عزیزانم رو از من گرفت...
اول عمویی که همدمم بود...دردودل های بچه گانه ام با او بود،خوشگذرانی هایم با او بود،حتی چند وقت پیش هم زندگی کردیم...و غمش هنوز که هوز است بر دلم سنگینی میکند...وبعد پدربزرگ عزیزم که هیچگاه جز مهربانی چیزی نشانمان نداد،و حالا اندوه بزرگی را بر دلمان گذاشته است.
17اردیبهشت میشود دوسال...دوسال که درد فراق جدایی بر دلم مانده...هنوز هم بعد دو سال گریه های پنهانیم را کسی نمیبیند...،میخندم تا غم امروزم را کسی نفهمد..راست گفته اند که هیچگاه درد جدایی آهسته نیست.
ما بی شما پر دردیم...شما بدون ما چگونه اید؟
۲.۹k
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.