گفتی

گفتی
تابستان که تمام شود
با اولین برگ پاییزی فرود می ایم
عشق من
اذر تمام شد
برف نشست بر خاطر چشمان همیشه منتظرم

تو در کدام جاده
گمگشته ای..
دیدگاه ها (۵)

من شاهدِ نابودیِ دنیای منمباید بروم دست به کاری بزنم ..

اگر کلافگی های یک زن را دیدیبدان خوب استفقط دارد حافظه اش را...

دستان شهریور را فشردمهنوز هم گرم بودگرمایی از درون که هر چه ...

هتل سنتی/یزد/ایران

تو آفتابی در صبح ترین پاییزی که اواز نارنجی برگ هایشگونه ی ز...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

کاش تهران بندر داشت. کنار لنچ مینشستیم و من برایت از شاخ و ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط