Psrt
Psrt۳
-فلیکس میره تو حیاط
☆: هوففف الان باز چان میاد سراغم حوصله ندارم
( علامت چان: ¤¤)
¤¤: سلام جوجه کوچولو
☆: سلام چان خوبی بیا بشین
-میشینه کنار فلیکس
-لینو و فلیکس باهم میرن سوار ماشین میشن
-میرسن پاتوقشون
( همون رستورانه)
-وارد میشن
-یه جا پیدا میمیکنن میشینن
☆: چی میخوری:
♤: داگ بوگی و نودل خودت چی؟
☆:نودل و نون برنجی
♤: گارسون
-گارسون میاد سمتشون
-گارسون: بله بفرمایید
♤: یه داگ بوگی یه نون برنجی
و دوتا نودل با دوتا نوشیدنی و دوتاهم موچی
یکیش حتما جوجه باشه اون یکی فرق نداره
-گارسون: چشم میارم براتون
♤ : ممنون
☆: هعی لینو با هان خوب میچرخی هاا
♤: آره خو پس چیکار کنم مثل تو باشم که کسی رو دوست نداری؟
☆: من کسی رو دوست ندارم ولی راحتم
تو چی همش باید توضیح بدی کجایی
کجا میری
♤: خو مدلش همینه باید همین جوری باشه
☆: هعی لینو یه ریز نگاه کن
سنگینی نگاهی رو روم حس میکنم
-لینو دور و بر رو نگاه میکنه
♤: میز کنار صندوق یکی نشسته خیلیم جذابه
و زومه رو تو
☆: رو من چرا اخه عجیبه دارم زیر نگاهش له میشم
♤: اروم باش چیزی نیست
-فلیکس یه نگاه به اون میز میکنه
کسی که پشت میز بود واقعا جذاب بود
☆: چقدر جذابه
♤: آره گفتم که
☆: شما نگاه نکن هان هست دیگه
♤: آره میدونم چشم .........
-فلیکس میره تو حیاط
☆: هوففف الان باز چان میاد سراغم حوصله ندارم
( علامت چان: ¤¤)
¤¤: سلام جوجه کوچولو
☆: سلام چان خوبی بیا بشین
-میشینه کنار فلیکس
-لینو و فلیکس باهم میرن سوار ماشین میشن
-میرسن پاتوقشون
( همون رستورانه)
-وارد میشن
-یه جا پیدا میمیکنن میشینن
☆: چی میخوری:
♤: داگ بوگی و نودل خودت چی؟
☆:نودل و نون برنجی
♤: گارسون
-گارسون میاد سمتشون
-گارسون: بله بفرمایید
♤: یه داگ بوگی یه نون برنجی
و دوتا نودل با دوتا نوشیدنی و دوتاهم موچی
یکیش حتما جوجه باشه اون یکی فرق نداره
-گارسون: چشم میارم براتون
♤ : ممنون
☆: هعی لینو با هان خوب میچرخی هاا
♤: آره خو پس چیکار کنم مثل تو باشم که کسی رو دوست نداری؟
☆: من کسی رو دوست ندارم ولی راحتم
تو چی همش باید توضیح بدی کجایی
کجا میری
♤: خو مدلش همینه باید همین جوری باشه
☆: هعی لینو یه ریز نگاه کن
سنگینی نگاهی رو روم حس میکنم
-لینو دور و بر رو نگاه میکنه
♤: میز کنار صندوق یکی نشسته خیلیم جذابه
و زومه رو تو
☆: رو من چرا اخه عجیبه دارم زیر نگاهش له میشم
♤: اروم باش چیزی نیست
-فلیکس یه نگاه به اون میز میکنه
کسی که پشت میز بود واقعا جذاب بود
☆: چقدر جذابه
♤: آره گفتم که
☆: شما نگاه نکن هان هست دیگه
♤: آره میدونم چشم .........
- ۱.۹k
- ۱۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط