غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی

غروب، این‌ همه غربت، چرا نمی‌آیی؟

زمین به دور سرم چرخ می‌زند، پس کی

تمام می‌شود این روزهای یلدایی؟

کجاست جاذبه‌ات آفتابِ من؟ خسته است

شهابِ کوچکت از این مدار پیمایی

کبوترانه دلم را کجا روانه کنم؟

کجاست گنبد آن چشم‌های مینایی؟

تمام هفته دلم را به جمعه خوش کردم

غروب جمعه رسیده است و باز تنهایی...
دیدگاه ها (۱۱)

معنی فاصله ها چیست برایم بنویس درد این واژه سرا چیست برایم ب...

سلام من به مدینه، به آستان رفیعش به مسجد نبوی و به لاله های ...

قدر بشناسید مستان آخرین پیمانه راساقی امشب می کند تعطیل این ...

سلام آقای مهربانم سلام مولای مظلوممچگونه تاب بیارم ندیدنت را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط