دیشب یهو دلم تنگ شد واسه گذشته بدجوری زده بود به سرم ن
☘️دیشب یهو دلم تنگ شد واسه گذشته، بدجوری زده بود به سرم نمیدونستم چیکار کنم که خاطرات بچگی و نوجوونیم زنده بشه...
بهترین انتخاب دیدن فیلم بود
عین بچه ها اومدم سریال هری پاتر رو از نظر گذروندم
قسمت هری پاتر و زندانی آزکابان رو انتخاب کردم، چون بیشترین سکانس هاش توی مدرسه و رفاقتی و جادویی بود
راه پله مدرسه هاگوارتس، عین راه پله مدرسه ای بود که دوره راهنماییمو گذروندم!
هزار اتاق و اتاق های ناشناخته داشت...
شوخی نکنم مدرسه م جادویی هم بود، دقیقا عین مدرسه هاگوارتس مار داشت
من، مهسا، زهرا یه اکیپ بودیم مثل هری، هرمیون و رون...
دیگه فیلم به آخرش رسید
من موندم و خاطراتی که هیچوقت تکرار نمیشن
کاش به وجود نمیومدم که اینقد تلخی روزهای پیشرو رو ببینم
من واسه از دست دادن ساخته نشدم
ولی خیلی از دست دادم...☘️
❤️پ.ن:بزرگ شدن آرزوی لایقی نبود که آرزوشو داشتم...مغز درگیرم بنویس ❤️
📝#آرام_نوشت☘️
#آرام_نوشت
#نوشته
#دلنوشته
بهترین انتخاب دیدن فیلم بود
عین بچه ها اومدم سریال هری پاتر رو از نظر گذروندم
قسمت هری پاتر و زندانی آزکابان رو انتخاب کردم، چون بیشترین سکانس هاش توی مدرسه و رفاقتی و جادویی بود
راه پله مدرسه هاگوارتس، عین راه پله مدرسه ای بود که دوره راهنماییمو گذروندم!
هزار اتاق و اتاق های ناشناخته داشت...
شوخی نکنم مدرسه م جادویی هم بود، دقیقا عین مدرسه هاگوارتس مار داشت
من، مهسا، زهرا یه اکیپ بودیم مثل هری، هرمیون و رون...
دیگه فیلم به آخرش رسید
من موندم و خاطراتی که هیچوقت تکرار نمیشن
کاش به وجود نمیومدم که اینقد تلخی روزهای پیشرو رو ببینم
من واسه از دست دادن ساخته نشدم
ولی خیلی از دست دادم...☘️
❤️پ.ن:بزرگ شدن آرزوی لایقی نبود که آرزوشو داشتم...مغز درگیرم بنویس ❤️
📝#آرام_نوشت☘️
#آرام_نوشت
#نوشته
#دلنوشته
- ۱۷.۷k
- ۰۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط