معشوق من زیباست مثل عنتری که

معشوق من زیباست مثل عنتری که...
در می روم از دست او مثل خری که...
.
یک مانتو خفاشی و دو کفش چرمی
یک بینی و یک مشت مو! یک روسری که...
.
با چشمهای جالب انگیز خمارش
و چیزهای بی حیای دیگری که...
.
نه خانه مان می آید و نه جای دیگر
چه فایده دارد عزیزم دلبری که...
.
وقتی که پولی در بساطم نیست اوّل
له می کند من را شبیه خاوری که↓
.
ترمز بریده باشد اما بعدش آرام
می گویدم پیتزا برایم می خری که!
.
هر روز می آید کنارم می نشیند
اوّل سلام و بعد رقص بندری که↓
.
با بوســه های آبـدار بعـد یعنـی
مامان خوبم خواسته انگشتری که...!!
.
از دست او یک لحظه هم راحت ندارم
از دست او و مادر بدترتری! که...
.
حالا خودش بس نیست خواهرهای نازش:
صغری و کلثوم و منیژه و پری که↓
.
هر روز می آیند دانشگاه با من
دنبال پیدا کردن آن شوهری که...
.
بورس مداد و ریمل و ماتیک و رُژ تا
خود را بیندازند به یک مشتری که...
.
می ترسم از روزی که فردایی ندارد
روزی که بنشینم درون محضری که↓
.
ما را به عـقـد دائم هم دربـیارد
خوابیدن با تو درون بستری که...
.
و بدتر از آن چند ماه بعد یعنی
آوردن یک بچّه کاکل زری که...
.
دیگر«عروسی» کار ازمابهتران است!
مرد کهن می خواهد و گاو نری که...



#فی خالِدون . .
دیدگاه ها (۸)

نمانده ست چیزی به جز غم... مهم نیستگرفته دلم از دو عالم... م...

خطْ به خطْ، حرفِ نگاهِ تو که معنا میشود-رازِ چَشمانَت،، برای...

#فی خالِدون . .

#فی خالِدون . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط