امروز آخرین روزی بود که همو میتونستیم مثل همیشه ببینیم...
امروز آخرین روزی بود که همو میتونستیم مثل همیشه ببینیم... از همشون ی یادگاری تو ی دفتر گرفتم بعدش گریه کردم هنوزم دارم گریه میکنم چون ۶ سال باهاشون بودم.... و الانم هیچ کدومشون رو نمیبینم و اون اهنگ خوندنامون دعوا کردنمون گیس کردن موهاشون ... حال هوای مدرسه تو چاله آب پریدن ...تمام حرفاشون .... خنده هاشون ... تفریح... گریه کردنامون... قشنگع نه؟ولی دیگه تموم شد...
۶.۸k
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.