بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
نگاهی دگر به - لا اله الا الله
در ذیل چند معنا از مفهوم لا اله الا الله می آید که هر کدام بیانگر میزان معرفت صاحب آن است:
1 - لا اله الا الله یعنی هیچ معبودی جز خدا نیست. در این تعریف، نکته بر سر عبادت است.
2 - لا اله الا الله یعنی هیچ فاعل و تاثیرگذاری جز خدا نیست.
3 - لا اله الا الله یعنی هیچ وجودِ حقیقی جز خدا نیست.
4 - لا اله الا الله یعنی هیچ مرجع و ملجأیی جز خدا نیست.
5 - لا اله الا الله یعنی هیچ خدایی نیست، و این مفهوم هیچ خدایی نیست، است که منجر به خدای بی وصف و لا یُدرَک می شود. اینان به خلأ و حیرتی عظیم می روند.
6 - لا اله الا الله یعنی هیچ خدای جزئی و مجزا نیست و آنچه هست کل کامل است.
7 - لا اله الا الله یعنی روند فنا به بقا. یعنی آغاز موت، یعنی نفی همه چیزها.نه خودت،نه جهان پیرامونت، نه ذهنت، نه برداشت و معرفتت. پس آنچه که باقی می ماند همان غیرقابل وصف است که اصل بقاست، که خداست.
8 - لا اله الا الله یعنی جمعِ هست و نیست. هست و نیست با هم و تواَمان. واحدی فراتر از هست و نیست مجزا. لا اله الا الله از دوازده حرفِ دو منظوره -سلبی و ایجابی- تشکیل شده که خود ریشه در سه حرف تکرار ناشده دارد؛ ا ، ل ، ه. بقیه حروفش تکراری است.لا اله الا الله مُخَلَّص اش اله واحد است.
9 - لا اله الا الله یعنی رهایی از قید هر نوع بندگی. یعنی خلاص شدن از هرنوع تعلق و وابستگی. یعنی آزادی. زیرا آن خدایی که آخر جمله اثبات می شود، خود مطلق آزادی است. و بندگیِ آزادی کردن، آزادگی می آورد. این جمله اسراری کلید رهایی از هر نوع بردگی و خفقان است. از این منظر؛ گویندگان حقیقی لا اله الا الله فقط آزادگان هستند و دیگران فقط آن را تلفظ می کنند.
10 - لا اله الا الله یعنی ترک چند گانگی، یعنی هجرت از تشتّت و پراکندگی، و ورود به کیفیت یگانگی و یکپارچگی.
نگاهی دگر به - لا اله الا الله
در ذیل چند معنا از مفهوم لا اله الا الله می آید که هر کدام بیانگر میزان معرفت صاحب آن است:
1 - لا اله الا الله یعنی هیچ معبودی جز خدا نیست. در این تعریف، نکته بر سر عبادت است.
2 - لا اله الا الله یعنی هیچ فاعل و تاثیرگذاری جز خدا نیست.
3 - لا اله الا الله یعنی هیچ وجودِ حقیقی جز خدا نیست.
4 - لا اله الا الله یعنی هیچ مرجع و ملجأیی جز خدا نیست.
5 - لا اله الا الله یعنی هیچ خدایی نیست، و این مفهوم هیچ خدایی نیست، است که منجر به خدای بی وصف و لا یُدرَک می شود. اینان به خلأ و حیرتی عظیم می روند.
6 - لا اله الا الله یعنی هیچ خدای جزئی و مجزا نیست و آنچه هست کل کامل است.
7 - لا اله الا الله یعنی روند فنا به بقا. یعنی آغاز موت، یعنی نفی همه چیزها.نه خودت،نه جهان پیرامونت، نه ذهنت، نه برداشت و معرفتت. پس آنچه که باقی می ماند همان غیرقابل وصف است که اصل بقاست، که خداست.
8 - لا اله الا الله یعنی جمعِ هست و نیست. هست و نیست با هم و تواَمان. واحدی فراتر از هست و نیست مجزا. لا اله الا الله از دوازده حرفِ دو منظوره -سلبی و ایجابی- تشکیل شده که خود ریشه در سه حرف تکرار ناشده دارد؛ ا ، ل ، ه. بقیه حروفش تکراری است.لا اله الا الله مُخَلَّص اش اله واحد است.
9 - لا اله الا الله یعنی رهایی از قید هر نوع بندگی. یعنی خلاص شدن از هرنوع تعلق و وابستگی. یعنی آزادی. زیرا آن خدایی که آخر جمله اثبات می شود، خود مطلق آزادی است. و بندگیِ آزادی کردن، آزادگی می آورد. این جمله اسراری کلید رهایی از هر نوع بردگی و خفقان است. از این منظر؛ گویندگان حقیقی لا اله الا الله فقط آزادگان هستند و دیگران فقط آن را تلفظ می کنند.
10 - لا اله الا الله یعنی ترک چند گانگی، یعنی هجرت از تشتّت و پراکندگی، و ورود به کیفیت یگانگی و یکپارچگی.
- ۷۳۲
- ۲۲ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط