برادرای هایتانی پارت ۲
*فلش بک به تو راه برگشت به خونه *
از زبون ات
داشتم پیاده میرفتم که ریندو رو به یه پسر مو بلند که موهاشو بافته که داشتن میرفتن صداش زدم
میکا: آهای پسر مو بلونده !!
*از دید ریندو *
داشتم با ران میرفتم که صدای یکی رو شنیدم که صدام میزد برگشتم دیدم همون خرخون هست دیدم داره میاد سمتم
*از دید میکا*
صداش زدم برگشت رفتم پیشش و با اخمی کیوت گفتم :چطور جرعت میکنی بهم تیکه بندازی.
یه نیشخند رو لب پسر مو بلونده نمایان شد
پسر مو بافته: آخی کوچولو، ریندو تو به این تیکه انداختی * پوزخند*
_________________________
هاییییی خوشگلاااا
پارت دادم چطور شده
ممنون میشم فالو و نظر بدیدددد❤❤❤
از زبون ات
داشتم پیاده میرفتم که ریندو رو به یه پسر مو بلند که موهاشو بافته که داشتن میرفتن صداش زدم
میکا: آهای پسر مو بلونده !!
*از دید ریندو *
داشتم با ران میرفتم که صدای یکی رو شنیدم که صدام میزد برگشتم دیدم همون خرخون هست دیدم داره میاد سمتم
*از دید میکا*
صداش زدم برگشت رفتم پیشش و با اخمی کیوت گفتم :چطور جرعت میکنی بهم تیکه بندازی.
یه نیشخند رو لب پسر مو بلونده نمایان شد
پسر مو بافته: آخی کوچولو، ریندو تو به این تیکه انداختی * پوزخند*
_________________________
هاییییی خوشگلاااا
پارت دادم چطور شده
ممنون میشم فالو و نظر بدیدددد❤❤❤
- ۴.۵k
- ۲۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط