مرا بگیر و بچسبان به شعلههای تنت

مرا بگیر و بچسبان به شعله‌های تنت
سزاست سوزش عاصی به دوزخ بدنت

سیاه‌مست عطشناک شرب باده‌ی خاص
منم، کجاست شراب دوپیکی دهنت؟

چه‌ می‌شود که مراد مرید خود بدهی؟
چه هست معنی لبخند با غضب زدنت؟

رقیب خلد برین بشارت معبود
مکن ملامت خاشاک هرزه‌ی چمنت

به‌سوی باد گریبان گشوده‌ای گویا
که شهر پر شده از عطر نافه‌ی ختنت

اصیل‌زاده‌ی سنت‌گرای امروزی
فدای شیوه‌ی ممزوج تازه و کهنت

هزار جامه‌ی زر با نقوش سنگ عقیق
ندارد ارزش پود گسسته‌ی کفنت

بخوان ترانه به گوشم، بگوی قصه مدام
بَرَد رواج عسل را حلاوت سخنت

بیا که سلطنت مُلک غیر می‌نشود
به‌سان عزّت عزلت‌‌گزینی وطنت

مقیم خطّه‌ی محصور بازوانم شو
وطن نمی‌شود آغوش کس به‌غیر منت
دیدگاه ها (۰)

پلیس یه سلاحی رو از اراذل گرفته میگه بعد از ۲۸ سال خدمت اولی...

همشون شهید شدنبی وجودتر و بی صفت تر از جاسوس و وطن فروش وجود...

یک فنجان☕️ تفکـــردوستی ﻣﯿﮕﻔﺖﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﯾﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ...

#همسرداری وفاداری یعنی رازدار همسرتان باشید👈 وفادار بودن نسب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط