تیر مژگانت دلم را خسته کرد

تیر مژگانت دلم را خسته کرد
آتش چشمت مرا دلبسته کرد
آن نگاه پاک و چون دریای تو
این دل بشکسته را وابسته کرد
آن صفای خفته در چشمان تو
آتشی در جان این دلخسته کرد
رشته ای از مهر تو در دل فتاد
مرغ آزاد دلم پر بسته کرد
اختیاری من ندارم چون که او
دل برای مهر تو شایسته کرد
من ندانستم دلم کی شد اسیر
چون نگاهت دل خراب آهسته کرد
#گر برانی از برت ما را چه باک
maryam
❤ ️❤ ️
دیدگاه ها (۳)

#دریا نشدم تا دلِ تَنگم بزند شور مردابم و از ماهی و مرغابی و...

#ای که می پرسی نشان عشق چیست ؟عشق چیزی جز ظهور م...

تعبیر من از عشق ،،، کمی از تو جدا استمن در نظرم عشق ، همان ل...

#دوست داشتنِ این روزا تاریخ انقضا داره ، تا وقتی محبت کنی کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط