🕊️...
🕊️...
فرو ریخته ام
جای بگیر
کنارِ حضوری مضطرب
در آغوش بگیر
آخرین بازمانده ی قلعه ی اعتماد را
آرام کن
دیوانهای را که از درکِ بودنش
در خود تشنج میکند
از فتحِ نور شکست خورده ام
در این تاریک خانه ی پر تشویش
کنارم بمان
صبور باش
دردم را با شتاب نخوان
این شعر از جهنمی
به نامِ من
گذشته است
بمان که سنگینی دوشهایم امان ایستادن نمی دهند بانوی من ...
ظرفیت یک لحظه دوری تورا ندارم .تصورم کم است بانو بمان که حضورت نشانه ای از بهشت خداست ...🌸❤❤🌸
#عاشقانه
#بهترینم❤
فرو ریخته ام
جای بگیر
کنارِ حضوری مضطرب
در آغوش بگیر
آخرین بازمانده ی قلعه ی اعتماد را
آرام کن
دیوانهای را که از درکِ بودنش
در خود تشنج میکند
از فتحِ نور شکست خورده ام
در این تاریک خانه ی پر تشویش
کنارم بمان
صبور باش
دردم را با شتاب نخوان
این شعر از جهنمی
به نامِ من
گذشته است
بمان که سنگینی دوشهایم امان ایستادن نمی دهند بانوی من ...
ظرفیت یک لحظه دوری تورا ندارم .تصورم کم است بانو بمان که حضورت نشانه ای از بهشت خداست ...🌸❤❤🌸
#عاشقانه
#بهترینم❤
۲.۱k
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.