سینه ام این روزها بوی شقایق می دهد
سینه ام این روزها بوی شقایق می دهد
داغ از نوعی که من دیدم تو را دق می دهد
.
«او» که اخمت را گرفت و خنده تقدیم تو کرد
آه را می گیرد از من جاش هق هق می دهد
.
برگ هایم ریخت بر روی زمین؛ یعنی درخت
خود به مرگ خویشتن رای موافق می دهد
.
چشمهایت یک سوال تازه می پرسد ولی
چشمهایم پاسخت را مثل سابق می دهد
.
زندگی توی قفس یا مرگ بیرون از قفس؟
دومی! چون اولی دارد مرا دق می دهد...
.
.
.
#کاظم_بهمنی
داغ از نوعی که من دیدم تو را دق می دهد
.
«او» که اخمت را گرفت و خنده تقدیم تو کرد
آه را می گیرد از من جاش هق هق می دهد
.
برگ هایم ریخت بر روی زمین؛ یعنی درخت
خود به مرگ خویشتن رای موافق می دهد
.
چشمهایت یک سوال تازه می پرسد ولی
چشمهایم پاسخت را مثل سابق می دهد
.
زندگی توی قفس یا مرگ بیرون از قفس؟
دومی! چون اولی دارد مرا دق می دهد...
.
.
.
#کاظم_بهمنی
۹۱۴
۲۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.