گویی وجودش ضرورت زندگیم بودگویی

گویی وجودش ضرورت زندگیم بود...گویی...
دیدگاه ها (۱۲)

نه تو میمانی نه اندوه...نه هیچ یک از مردم این آبادی...

واکنشم به مشکلات زندگیم:حالا بزار یه لیوان چایی بخوریم...🙄🙄

شاید دوریمون راه چاره شد...

نصیب کس مباد این غم که ماراست...

روح و جسمش را چنان دوست داشتم که گویی وجودش ضرورت هستی من بو...

ضرورت یادگیری بی وقفه!

زیبایی لباش / چشماش / اخلاقش / تماما>>>

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط