به دوستی گفتم

🕊🕊
به دوستی گفتم:
چرا دیگر خروس‌تان نمیخواند؟🐓

گفت: همسایه‌ها شاکی بودند که صبح‌ها ما را از خواب خوش بیدار می‌کند، ما هم سرش را بُریدیم.

آنجا بود که فهمیدم هر کس مردم را بیدار کند سرش را خواهند بُرید.
در دنیایی که همه از مرغ تعریف می‌کنند نامی ازخروس نیست، زیرا همه به‌فکر سیر شدن هستند، نه بفکر بیدار شدن...!

از خاطرات دکتر شریعتی
دیدگاه ها (۱)

زندگی بهشت استبرای آنهایی که؛عاشقانه عشق میورزندبی پروا محبت...

زیباترین حکمت"دوستیبه یادهم بودن استنه درکنارهم بودنبه سلامت...

🔺این نقاشی به یادبود همه پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایی که بر ...

مهدی جانهر که شد پابند عشقت در جهاناز همه عالم بِبُرد ناگهان...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط