ته اتوبوس،آن صندلی آخر،کنار شیشه...
ته اتوبوس،آن صندلی آخر،کنار شیشه...
بهترین جای دنیاست...
برای آنکه مچاله شوی در خودت...
سرت را بچسبانی به شیشه و زل بزنی به یک جای دور...
و فکر کنی به چیزهایی که دوست داری...
و فکر کنی به خاطراتی که آزارت میدهد...
و گاهی چشمهایت خیس شود، ازحضور پُر رنگ یک خیال...
و یادت برود مقصدت کجاست...
و دلت بخواهد که دنیا به اندازۀ همین گوشه اتوبوس کوچک شود...
و دنج و تنها...
و آه بکشی از یادآوری حماقت های عاشقانه ات...
شیشه بخار بگیرد...
و تو با انگشت بنویسی " آینده "
و دلت بگیرد از تصورش...
چشمهایت را ببندی...
و تا آخرین ایستگاه درخودت گریه کنی...
به مابپیوندید
لینک کانال👇 👇
@hosseindastordadeh🌹 💐
بهترین جای دنیاست...
برای آنکه مچاله شوی در خودت...
سرت را بچسبانی به شیشه و زل بزنی به یک جای دور...
و فکر کنی به چیزهایی که دوست داری...
و فکر کنی به خاطراتی که آزارت میدهد...
و گاهی چشمهایت خیس شود، ازحضور پُر رنگ یک خیال...
و یادت برود مقصدت کجاست...
و دلت بخواهد که دنیا به اندازۀ همین گوشه اتوبوس کوچک شود...
و دنج و تنها...
و آه بکشی از یادآوری حماقت های عاشقانه ات...
شیشه بخار بگیرد...
و تو با انگشت بنویسی " آینده "
و دلت بگیرد از تصورش...
چشمهایت را ببندی...
و تا آخرین ایستگاه درخودت گریه کنی...
به مابپیوندید
لینک کانال👇 👇
@hosseindastordadeh🌹 💐
۱.۹k
۰۵ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.