🏴
🏴
اشک میریزی و کاشانه بهم میریزد
پسر ارشد این خانه بهم میریزد
ز پریشانی زینب به خودت خرده مگیر
مو که یک شب نخورد شانه بهم میریزد
مرغ عشقی که دگر مثل پرستو شدهای
پر بزن بیتـو ببین لانه بهـم میریزد
سوختی، پرزدنت ریخت بهم حق داری
بخورد شعله به «پروانـه» بهم میریزد
نکند اشک علی جانِ تو هِـقهِـق بشود
خانه را گریهی مردانه بهم میریزد
😭😭😭
✍ محمدرضا هادیزاده
#فاطمیه
اشک میریزی و کاشانه بهم میریزد
پسر ارشد این خانه بهم میریزد
ز پریشانی زینب به خودت خرده مگیر
مو که یک شب نخورد شانه بهم میریزد
مرغ عشقی که دگر مثل پرستو شدهای
پر بزن بیتـو ببین لانه بهـم میریزد
سوختی، پرزدنت ریخت بهم حق داری
بخورد شعله به «پروانـه» بهم میریزد
نکند اشک علی جانِ تو هِـقهِـق بشود
خانه را گریهی مردانه بهم میریزد
😭😭😭
✍ محمدرضا هادیزاده
#فاطمیه
۱.۶k
۲۷ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.