در شهر بگردید!
در شهر بگردید!
در جلسه ای که چندی پیش در دانشگاه قم خدمت دانشجویان بودم از ایشان پرسیدم که وقتی به فروشگاه میروید کدامیک را انتخاب میکنید: دوغ اکبر، دوغ اصغر یا دوغ عالیس؟
همه گفتند دوغ عالیس!
پرسیدم چرا؟! گفتند چون تبلیغ شده است!
زمانی که شهید بهشتی بحث از حرمت تبلیغات می کنند نه اشارهای به فریب و دروغ و اغوا دارند نه به افزایش هزینه تولید و بالارفتن قیمت کالاها و نه مصرفگرایی، بلکه فقط به این نکته اشاره میکنند که با تبلیغاتِ شرکتهای بزرگ، بنگاههای کوچک نابود میشوند.
یعنی تبلیغات یکی از شیوههای ایجاد انحصار است. تبلیغات یعنی هر کسی پول بیشتری دارد و میتواند رسانه بیشتری بخرد میتواند رقبای خود را به معنای واقعی کلمه حذف کند.
در حقیقت علت اینکه مردم دوغ عالیس را انتخاب میکنند تبلیغ بیشتر نیست! بلکه به این علت است که اساسا دوغ اکبر و اصغر در فروشگاه وجود ندارد و همانطور که شهید بهشتی بیان میکنند نابود شدهاند.
نکته مهم مساله این است که هیچکدام از لیبرالهای طرفدار «رقابت و آزادی در بازار» را پیدا نمیکنید که به ایجاد چنین انحصاری اعتراض کند.
اینجاست که باید گفت: مساله علم اقتصاد حقیقی این است که چرا باید پدیدهای به اسم تبلیغات بازرگانی وجود داشته باشد و مساله اقتصاد علمنما این است که چگونه با وجود این انحصارها سود انحصارگران را بیشتر کرده و تعادل عمومی در بازارهای انحصاری را برقرار کنیم؟!
فلذا برای اینکه به خودتان و جامعهتان لطفی کرده باشید «در شهر بگردید» و به جای «سرای ایرانی»ها، به همهی ایران بروید که همهی ایران سرای شماست!
در جلسه ای که چندی پیش در دانشگاه قم خدمت دانشجویان بودم از ایشان پرسیدم که وقتی به فروشگاه میروید کدامیک را انتخاب میکنید: دوغ اکبر، دوغ اصغر یا دوغ عالیس؟
همه گفتند دوغ عالیس!
پرسیدم چرا؟! گفتند چون تبلیغ شده است!
زمانی که شهید بهشتی بحث از حرمت تبلیغات می کنند نه اشارهای به فریب و دروغ و اغوا دارند نه به افزایش هزینه تولید و بالارفتن قیمت کالاها و نه مصرفگرایی، بلکه فقط به این نکته اشاره میکنند که با تبلیغاتِ شرکتهای بزرگ، بنگاههای کوچک نابود میشوند.
یعنی تبلیغات یکی از شیوههای ایجاد انحصار است. تبلیغات یعنی هر کسی پول بیشتری دارد و میتواند رسانه بیشتری بخرد میتواند رقبای خود را به معنای واقعی کلمه حذف کند.
در حقیقت علت اینکه مردم دوغ عالیس را انتخاب میکنند تبلیغ بیشتر نیست! بلکه به این علت است که اساسا دوغ اکبر و اصغر در فروشگاه وجود ندارد و همانطور که شهید بهشتی بیان میکنند نابود شدهاند.
نکته مهم مساله این است که هیچکدام از لیبرالهای طرفدار «رقابت و آزادی در بازار» را پیدا نمیکنید که به ایجاد چنین انحصاری اعتراض کند.
اینجاست که باید گفت: مساله علم اقتصاد حقیقی این است که چرا باید پدیدهای به اسم تبلیغات بازرگانی وجود داشته باشد و مساله اقتصاد علمنما این است که چگونه با وجود این انحصارها سود انحصارگران را بیشتر کرده و تعادل عمومی در بازارهای انحصاری را برقرار کنیم؟!
فلذا برای اینکه به خودتان و جامعهتان لطفی کرده باشید «در شهر بگردید» و به جای «سرای ایرانی»ها، به همهی ایران بروید که همهی ایران سرای شماست!
۱.۷k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.