بیدار شو جان دلم

بیدار شو جان دلم
پلک هایت را بگشا...
خورشید یک بار دیگر ، برای دیدن چشمان زیبایت طلوع کرده است
و منی که دست زیر چانه زده ،
کنارت نشسته ام تا پلک باز کنی و چشم های همیشه جذابت را زود تر از خورشید نظاره گر باشم...
بیدارشو جان دلم...
بیدار شو...
من و خورشید را بیشتر از این منتظر نگذار....
دیدگاه ها (۱)

این عکس رو شما ببر خارج نشون بده بگو من تو اینجا زندگی میکنم...

یه قانونی هست که میگهتا قبل از اینکه پرواز کنی ،هرچقدرخواستی...

هروقت برای آشتی آمدیگلویت را صاف کنجمله ات را با یک "دوستت د...

Royal Veil — Part 3: سایه‌ای از مهربانی---از این به بعد (علا...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط