چند شب قبل با لب خندون به خوابم اومد پیشونیش خونی بود
چند شب قبل با لب خندون به خوابم اومد پیشونیش خونی بود
بهش گفتم: محمدتقی ترکش خورد به پیشونیت؟
گفت: این حرفا رو ولش کن!
ما هرروزبه شما سر میزنیم،شما چرا سراغ ما نمیاید؟
به نقل از همرزم شهید سالخورده
#ڪلام_شهـید
بخشیاز وصیت نامه شهید:
به عنوان یک برادر کوچک، به شما عرض میکنم:
در میان ما انسانهایی وجود دارند که فقط نیمه ی خالی لیوان را نگاه می کنند ، حتی اگر لیوان پر هم باشد از پر بودن لیوان ایراد می گیرند .
اختلاف عقیده و سلیقه در همه جا وجود دارد ولی اینجور نیست که باعث جدایی ها ، حتی جدایی خانواده ها شود...
#شهید_محمد_تقی_سالخورده #مدافع_سبزحرم
بهش گفتم: محمدتقی ترکش خورد به پیشونیت؟
گفت: این حرفا رو ولش کن!
ما هرروزبه شما سر میزنیم،شما چرا سراغ ما نمیاید؟
به نقل از همرزم شهید سالخورده
#ڪلام_شهـید
بخشیاز وصیت نامه شهید:
به عنوان یک برادر کوچک، به شما عرض میکنم:
در میان ما انسانهایی وجود دارند که فقط نیمه ی خالی لیوان را نگاه می کنند ، حتی اگر لیوان پر هم باشد از پر بودن لیوان ایراد می گیرند .
اختلاف عقیده و سلیقه در همه جا وجود دارد ولی اینجور نیست که باعث جدایی ها ، حتی جدایی خانواده ها شود...
#شهید_محمد_تقی_سالخورده #مدافع_سبزحرم
۷۶۷
۰۱ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.