پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟!
پسر اول گفت: مادر جون برم جبهه؟!
گفت: برو عزیزم!
رفت و والفجر مقدماتی شهید شد!
پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت، من هم برم؟
گفت: برو عزیزم.
رفت و عملیات خیبر شهید شد!
پدر گفت:
حاج خانم بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه، رفت و کربلای پنج شهید شد!
مادر به خدا گفت:
همه دنیام رو قبول کردی، خودم رو هم قبول کن!
رفت و در حج خونین شهید شد!
جواب اینارو چی بدیم؟
#شهدا-شرمنده!
شنیدم دختر خانمی میگفت:
فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد!!
گفتم دختر این چه دعاییه؟!
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
گفت: آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو مادر و برادرمو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!!
گفتم: پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ کردن و معذرت خواهی میکنه.
ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
دعاکنید پدرم شهید بشه...!!
جوابی داریم؟!
جوابی هست که بهش بدی؟!
به مادرقول داده بود برمی گرده..
چشمِ مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد..، لبخندتلخی زد و گفت : بچه ام سرش می رفت ولی قولش نمی رفت!
#شهدا-شرمنده..!!
من می خواهم درآینده شهید شوم ..!
معلم پرید وسط حرف علی وگفت : ببین علی جان موضوع انشاء این بود که درآینده می خواهید چکاره شوید!
باید درمورد یه شغل یا کار توضیح می دادی مثلا پدرت چکاره است ..؟!
آقا اجازه ...شهید..!!
#شهدا-شرمنده..!!
گفتند شهید گمنامه! پلاک هم نداشت!
اصلا هیچ نشونه ای نداشت!
امیدواربودم روی زیر پیراهنش اسمش رو نوشته باشه... نوشته بود... : اگر برای ناموسه.. بگذار گمنام بمانم!
#شهدا-شرمنده..!!
هم اندازهء گلوله توپ بود!
گفتن : چه جوری اومدی اینجا؟!
گفت : با التماس !
گفتن: چه جوری گلوله روبلند میکنی میاری؟!
گفت: با التماس !
به شوخی گفتن: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟!
لبخند زد وگفت : با التماس ..!!
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدرالتماس کرده بود!
#شهدا-شرمنده..!!
گردان پشت میدون مین زمین گیرشد!
چند نفررفتن معبرباز کنن یکیشون پانزده ساله بود چند قدم که رفت برگشت ، گفتن حتما ترسیده .... پوتین ها شو داد به یکی از بچه هاو گفت : تازه ازگردان گرفتم ، حیفه ، مال بیت الماله.
و پابرهنه رفت..!!
#شهدا-شرمنده..!!
آره شرمنده ایم شرمنده ی شهیدایی ک بخاطر ناموس این مملکت جنگیدن اما بی ناموسی بیداد میکنه..!
شرمنده ایم.. چون خونشون ریخت رو زمین و ما لیاقتشو نداریم..!!
ما لیاقت این همه شهیدو نداریم
ما لیاقت این امنیت و نداریم
#شهدا-شرمنده-ایم..!!
گفت: برو عزیزم!
رفت و والفجر مقدماتی شهید شد!
پسر دوم گفت: مادر، داداش که رفت، من هم برم؟
گفت: برو عزیزم.
رفت و عملیات خیبر شهید شد!
پدر گفت:
حاج خانم بچه ها رفتند، ما هم بریم تفنگ بچه ها روی زمین نمونه، رفت و کربلای پنج شهید شد!
مادر به خدا گفت:
همه دنیام رو قبول کردی، خودم رو هم قبول کن!
رفت و در حج خونین شهید شد!
جواب اینارو چی بدیم؟
#شهدا-شرمنده!
شنیدم دختر خانمی میگفت:
فقط دعا کنید پدرم شهید بشه!
خشکم زد!!
گفتم دختر این چه دعاییه؟!
گفت:آخه بابام موجیه!
گفتم خوب انشاالله خوب میشه، چرادعاکنم شهید بشه؟
گفت: آخه هروقت موج میگیردش و حال خودشو نمیفهمه شروع میکنه منو مادر و برادرمو کتک میزنه! ، امامشکل ما این نیست!!
گفتم: پس مشکل چیه؟
گفت: بعداینکه حالش خوب میشه ومتوجه میشه چه کاری کرده.شروع میکنه دست و پاهای همهمون را ماچ کردن و معذرت خواهی میکنه.
ما طاقت نداریم شرمندگی پدرمون را ببینیم.
دعاکنید پدرم شهید بشه...!!
جوابی داریم؟!
جوابی هست که بهش بدی؟!
به مادرقول داده بود برمی گرده..
چشمِ مادر که به استخوان های بی جمجمه افتاد..، لبخندتلخی زد و گفت : بچه ام سرش می رفت ولی قولش نمی رفت!
#شهدا-شرمنده..!!
من می خواهم درآینده شهید شوم ..!
معلم پرید وسط حرف علی وگفت : ببین علی جان موضوع انشاء این بود که درآینده می خواهید چکاره شوید!
باید درمورد یه شغل یا کار توضیح می دادی مثلا پدرت چکاره است ..؟!
آقا اجازه ...شهید..!!
#شهدا-شرمنده..!!
گفتند شهید گمنامه! پلاک هم نداشت!
اصلا هیچ نشونه ای نداشت!
امیدواربودم روی زیر پیراهنش اسمش رو نوشته باشه... نوشته بود... : اگر برای ناموسه.. بگذار گمنام بمانم!
#شهدا-شرمنده..!!
هم اندازهء گلوله توپ بود!
گفتن : چه جوری اومدی اینجا؟!
گفت : با التماس !
گفتن: چه جوری گلوله روبلند میکنی میاری؟!
گفت: با التماس !
به شوخی گفتن: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟!
لبخند زد وگفت : با التماس ..!!
وقتی تکه های بدنشو جمع میکردن ، فهمیدم چقدرالتماس کرده بود!
#شهدا-شرمنده..!!
گردان پشت میدون مین زمین گیرشد!
چند نفررفتن معبرباز کنن یکیشون پانزده ساله بود چند قدم که رفت برگشت ، گفتن حتما ترسیده .... پوتین ها شو داد به یکی از بچه هاو گفت : تازه ازگردان گرفتم ، حیفه ، مال بیت الماله.
و پابرهنه رفت..!!
#شهدا-شرمنده..!!
آره شرمنده ایم شرمنده ی شهیدایی ک بخاطر ناموس این مملکت جنگیدن اما بی ناموسی بیداد میکنه..!
شرمنده ایم.. چون خونشون ریخت رو زمین و ما لیاقتشو نداریم..!!
ما لیاقت این همه شهیدو نداریم
ما لیاقت این امنیت و نداریم
#شهدا-شرمنده-ایم..!!
۴.۸k
۱۸ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.