انگار می سوزاند آتش خرمنی را
انگار می سوزاند آتش خرمنی را
وقتی که نفرینت بگیرد دامنی را
من فاصله می گیرم از تو ،تا خطر هست
باید رعایت کرد اصول ایمنی را
هم خیری و هم شر، تو که در من شکستی
مرز میان دوستی و دشمنی را
همواره سرگردانی و تعریفی از توست
روحی که هرگز بر نمی تابد تنی را
با یک اشاره محو در تاریکی ات شد
هربار در خود راه دادی روشنی را
این عشق تاثیری ندارد در تو ،انگار
کوبیده ام بر سنگ میخی آهنی را
#جواد_منفرد
وقتی که نفرینت بگیرد دامنی را
من فاصله می گیرم از تو ،تا خطر هست
باید رعایت کرد اصول ایمنی را
هم خیری و هم شر، تو که در من شکستی
مرز میان دوستی و دشمنی را
همواره سرگردانی و تعریفی از توست
روحی که هرگز بر نمی تابد تنی را
با یک اشاره محو در تاریکی ات شد
هربار در خود راه دادی روشنی را
این عشق تاثیری ندارد در تو ،انگار
کوبیده ام بر سنگ میخی آهنی را
#جواد_منفرد
- ۱۵۰
- ۱۷ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط