طنز جبهه
#طنز_جبهه
✍ صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی پیکر ها زیر آتش می مانند و یا به نحوی شهید می شوند که قابل شناسایی نیستند.
هرکس از خود نشانه ای می داد تا شناسایی ممکن باشد یکی می گفت: دست راست من این انگشتری است دیگری می گفت: من تسبیحم را دور گردنم می اندازم. نشانه ای که یکی از بچه ها داد برای ما بسیار جالب بود
او می گفت: من در خواب خر و پف می کنم اگر شهیدی را دیدید که خر و پف می کند٬ شک نکنید که خودم هستم
#خاکیان_خدایی
✍ صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی پیکر ها زیر آتش می مانند و یا به نحوی شهید می شوند که قابل شناسایی نیستند.
هرکس از خود نشانه ای می داد تا شناسایی ممکن باشد یکی می گفت: دست راست من این انگشتری است دیگری می گفت: من تسبیحم را دور گردنم می اندازم. نشانه ای که یکی از بچه ها داد برای ما بسیار جالب بود
او می گفت: من در خواب خر و پف می کنم اگر شهیدی را دیدید که خر و پف می کند٬ شک نکنید که خودم هستم
#خاکیان_خدایی
۷۹۳
۲۰ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.