بسم رب الشهداء و الصدیقین
بسم رب الشهداء و الصدیقین
#خاطراتی از شهدا
میره زیارت امام رضا ... میاد ... دو تا از پسراش رو میفرسته برای کربلا ،
اما .. چون میخواسته بره سوریه ،با پسرا راهی کربلا نمیشه .. می مونه خونه و منتظر تماس تا آماده شن برای سوریه ،با فیلم های پیاده روی اربعین از تلویزیون طاقت نمیاره ..
وسایلش رو جمع میکنه میره کــــربلا .. اولش کاظمین ،بعدش نجف .. و بعد .... کربلا .. تو بین الحرمین بوده ک باهاش تماس میگیرن .. حاجی وقتشه .. باید بیاین سوریه ..
از دور سلام میده به حرم ارباب و بدون زیارت حرم ارباب و با سلام به ارباب راهی حـــــرم عمه سادات میشه ....
مقصدش میشه تهران - سوریه ... از اربعین چیزی نمیگذره .. تماس میگیرن ..........
حاجی رفت .....
راوی : یکی از آشنایان
سردار شهیدمحرمعلی مرادخانی
شهید مدافع حرم
#خاطراتی از شهدا
میره زیارت امام رضا ... میاد ... دو تا از پسراش رو میفرسته برای کربلا ،
اما .. چون میخواسته بره سوریه ،با پسرا راهی کربلا نمیشه .. می مونه خونه و منتظر تماس تا آماده شن برای سوریه ،با فیلم های پیاده روی اربعین از تلویزیون طاقت نمیاره ..
وسایلش رو جمع میکنه میره کــــربلا .. اولش کاظمین ،بعدش نجف .. و بعد .... کربلا .. تو بین الحرمین بوده ک باهاش تماس میگیرن .. حاجی وقتشه .. باید بیاین سوریه ..
از دور سلام میده به حرم ارباب و بدون زیارت حرم ارباب و با سلام به ارباب راهی حـــــرم عمه سادات میشه ....
مقصدش میشه تهران - سوریه ... از اربعین چیزی نمیگذره .. تماس میگیرن ..........
حاجی رفت .....
راوی : یکی از آشنایان
سردار شهیدمحرمعلی مرادخانی
شهید مدافع حرم
- ۱.۶k
- ۲۱ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط