گر هزار مرتبه هم مادرت را بیشتر دوست میداری

گر هزار مرتبه هم مادرت را بیشتر دوست میداری
به پدرت بیشتر محبت کن
نگذار غرور مردانه اش خدشه دار شود
جو گندمی های شقیقه اش را ببوس
نامرتبی های ابروانش را سامان بده
تصدق گرگ و میش چشمانش را بگو
چروکِ زیرِ چشمانش را ببوس
سرش را روی پاهایت بگذار
برایش لالایی بخوان
و کم پشتی موهایش را نوازش کن
به آغوشش برو
اما نه با قد رعنا
او گاهی دلتنگ دردانه‌ی شیرین زبانِ دو ساله اش میشود
در خورشید وجودش ذوب شو
و خستگی هایش را به جان بخر
سرت را محکم به سینه اش بچسبان
آهنگ قلبش را حفظ باش
عطرش را با تمام وجود به مشام بکش
پرستار بد احوالی هایش باش
هرچقدر پدر باشد و کوه و تکیه گاه گاهی دلش میخواهد بچشد طعم فرزند تو بودن را
دیدگاه ها (۱۴)

ﺑﻤﺎﻥ !ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﻢﻫﻨﻮﺯ ﺑﻮﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻭ ﮐﺎﻫﮕﻞ ﻣﯽ ﺩﻫﺪﺑﻮﯼ ﻣﺪﺍﺩ ﺟﻮﯾﺪﻩ...

وقتی یک نفر ترکت میکند نگو همه آدمها رفتنی اند وقتی یک نفر د...

پدر و مادر قد کشیدن فرزندان را میبینند و فرزندان، آب شدن پدر...

به اطرافم نگاه میکنم، همه جا تلخی و اندوه است. دل ها پر، آدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط