ز آنکه مرا داد لبش نیست لبی را اثرش

ز آنکه مرا داد لبش؛ نیست لبی را اثرش
ز آنچه چشیدم ز لبت؛ هیچ لبی را مچشان
| مولانای جان |
دیدگاه ها (۱)

پشت گوش خود اگر دید فلک، خواهد دیدحلقه‌ای رفته بجز حلقه‌ی تو...

گُلی که با همه یک رنگ است همیشه زخمیِ نیرنگ استشبیه غنچه دلم...

گردنت کج می‌شود،یک شهر می‌ ریزد به همتا که می‌ ریزد چنین آن ...

اِی مَلائِک که به سَنجیدن ما مشغول اید،بنویسید که اندوه بشر ...

تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان راتو مرا گنج روانی چه ک...

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام مگر دلبستگی همین نیست ؟اسیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط