بی تو بودن سر به سر آوارگی استبی تو ماندن، عینِ غُربتوارگی استچیستم من بی تو؟ بی تو من کیام؟کوچهی بی عابرِ تنهاییامخانهیِ تا قلبِ ویران رفتهامباغِ از یادِ بهاران رفتهامبی تو من اندوهناکِ غُربتمبی تو، من دردم، دریغم، حسرتم