انتظار

انتظار
خون به جگر می کند
تصور کن
روز چقدر می تواند طولانی تر باشد
وقتی بنشینی
چشم به ساعت بدوزی
که شب از راه برسد
بیایم
و تو را ببینم

حالا خودت را بگذار جای ماه...

#آبا_عابدین
#آنشرلی
دیدگاه ها (۷)

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود تا دلم باز دلم باز دلم دل ...

لیاقت نه پوشش میشناسد نه دین... وقتی لبخندت را ارزان میفروش...

زنهاوقتِ دلگیری از دنیاهر چه بپرسیمی گویندهیچی...مهم نیست، م...

مینشینمدرز های دلم رامیشکافمباز همتنـگ میشود ...مگرچگونه رفت...

اگه یه روز با خودت رو به رو بشی چیکار می‌کنی؟ این سوال رو کس...

کار هر روزم شده بود...تمام ساعت فروشی های شهر را بارها و بار...

واسش فرستادم زندگی خوبه؟ چیزی کم و کسر نداری؟ واسم فرستاد خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط