گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم

گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم
نتوانم که به هرجا بروم در نظری ...!
#سعدی
دیدگاه ها (۱)

سپیده که سر بزنددر این بیشه زار خزان زدهشایددوباره گلی بروید...

گاه باید روئید از پسِ آن باران گاه باید خندید بر غمی بی‌پایا...

دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویمولی به زخمه غیبی هنوز می مویم #...

كس در اين شهر ندارد سر تيمار غريبان

تا با خودم از هر دو جهان بیرونمچون بی خودم از هر دو جهان افز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط