میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو

.

میشود یک شب تو ساقی باشی و من مست تو؟
محو چشمان تو باشم ، عاشق دربست تو ؟

تنگ آغوشت مرا گیری ،  بریزی باده را ؛
مستی ام بالا رود با پیک پیک از دست تو

مست دستت مست چشمت مست لبهایت شوم
من بنازم مستی ت را ناز دست و شصتِ تو

مثل سنجاقی مرا ، آویز کن بر سینه ات !
چشم من در چشم هایت میشود پابستِ تو

برگ برگ زندگی ، با یاد تو پرپر شده !
برگِ آخر را دلم خواهد شود ، پیوستِ تو

دل چه مشتاقانه می خواهد بیفتد پای تو!
آخر راهش رسد ، در کوچه ی بن بست تو

تا ببافیم عشق را با تار و پود رنگی اش...
دانه هایش با تو و من میشوم وَردست تو

بستگی دارد به بودن هایت اصلا زندگی؛
میشود چون سبزیِ"گلپونه"ها از هست تو


═══‌‌‌‌💞🎧📖💞═══
دیدگاه ها (۲)

☆ گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست  هم‌چنانش در میانِ ...

قهوه ی چشمانِ من، تلخولی سخت گواراست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط