آمد به مزار من و خشنودترین بود

آمد به مزار من و خشنودترین بود
پس وعده‌ی دیدار که می‌گفت، همین بود…
#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۶)

عطر تو شعر بلندی‌ست رها در همه‌سوکاش یک باد به کشفت برساند م...

دیوار دخمه ایم و همین بس که می رسداز کوزه ی شراب تو هر شب،نم...

تو چیستی، که من از موج هر تبسم توبسان قایق سرگشته، روی گرداب...

دامن از دستِ من، ای یار! کشیدی، چه توانم؟گله ای نیست اگر دام...

امد به سر قبرم و خوشحال ترین بودپس وعده ی دیدار که میگفت همی...

دیدار😭🙏🏻new^᪲🥕post 𓊈🥕𓊉...

به کوی عاشقی رفتم قمار عشق سر کردمنه من بازنده ی عشقم به دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط