مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
مجنون شدم که راهی صحــرا کنی مرا
گاهی غبــار جاده ی لیلا ، کنی مرا
.
کوچکـــــ همیشه دور ز لطف بزرگـــ نیست
قطره شدم که راهی دریـــا کنی مرا
.
پیش طبیبـــــ آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیستـــــــ مداوا کنی مرا
.
من آمدم که این گره ها وا شود همیـن!
اصلا بنا نبود ز سرتـــــــ وا کنی مرا
.
حالا که فکـــــر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیـــا کنی مرا
گاهی غبــار جاده ی لیلا ، کنی مرا
.
کوچکـــــ همیشه دور ز لطف بزرگـــ نیست
قطره شدم که راهی دریـــا کنی مرا
.
پیش طبیبـــــ آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیستـــــــ مداوا کنی مرا
.
من آمدم که این گره ها وا شود همیـن!
اصلا بنا نبود ز سرتـــــــ وا کنی مرا
.
حالا که فکـــــر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیـــا کنی مرا
- ۷۱
- ۲۵ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط