عاشق نباشی حال لیلا را نمی فهمی

عاشق نباشی حال لیلا را نمی فهمی
تنهایی تلخ زلیخارا نمی فهمی
هاجر نباشی چاه زمزم را نمی یابی
نازا نباشی درد سارا را نمی فهمی
شاید بدانی حال عیسا و صلیبش را
اما غم و اندوه عذرا را نمی فهمی
آدم شدن سهم بزرگی نیست وقتی که
در عطر و رنگ سیب، حوا را نمی فهمی
بی وقفه می کوبی به طبل عاشقی اما
عاشق ترین مخلوق دنیا را نمی فهمی
یک قطره ای در گوشه ی یک چشم می مانی
صدسال دیگر راه دریا را نمی فهمی
یا این غزل را در دلت تصدیق خواهی کرد
یا مثل من مردی و اینها را نمی فهمی...
دیدگاه ها (۲)

من دارم میرم پارک ( ̄︶ ̄) . . . . . . . . .کسی غیرتی نمیشه بگ...

#love

غرق سکوت میشوم وقتی ک تو عشق را در چشمان خیس من نادیدی میگیر...

بعضی شبها حال عجیبی دارم ی دلتنگی ی بغض ی دلواپسی بزرگ ن بخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط