هنوز عادت نکردم که شادی هایم را پشت سلامی خشک و رسمی پنها

هنوز عادت نکردم که شادی هایم را پشت سلامی خشک و رسمی پنهان کنم. هنوز چیزی شبیه حس کودکی را در جیب هایم مخفی کردم تا در شبهای خاص مثل امشب بگویم: رواق منظر چشمم بی قرار است که آشیانه ی تو شود، پس کرم نما و بیش از این چشم انتظارم مگذار...

استاد کاکاوند
دیدگاه ها (۱)

کسی می آید... کسی می آید، کسی بهتر، کسی دیگر. این را همیشه م...

هنوز عادت نکردم که هر صبح به شوق آن روز ناگزیر که در راه است...

آب و آبی، یعنی همان تعبیر خوشایندی که تابستان و زمستان نمی ش...

بیداد می کند آفتاب مردادولی تو آفتابی نمی شوی!!#رضا_یاراحمدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط