طفل کبیر

طفل کبیر



سَألتها قُبلََةً ففـُزت بها بَعدَ امتناع و شدَّة ِ التَّعَب ِ

فقُلتُ بِاللّه ِ یا مُعَذِّبَتِی جُدِی بِأُخری أَقضی بها أربی

فَابتَسَمت ثُمّ أرسلت مَثلا یَعرفُه ُ العُجمُ لیسَ بِالکَذب ِ

« لاتـَعطـیَیَّنَّ الصَّبِیَّ واحِدَةً یطلُبُ أخری بِأعنَف ِ الطّلب ِ !»



(الشاعر ابونؤاس الأهوازی )


الترجمه :

طفل بزرگ

از محبوب ، بوسه ای طلبیدم و پس از امتناع و رنج فراوان از او ستاندم .

به خدا سوگندش دادم وگفتم :ای آزار دهنده ی من بوسه ای دیگر بده تا کامی از من براید .

محبوب تبسمی کرد و مثلی گفت که که در میان عجم ها درست است .

« کودک را یکی مده که با زور دومی را می طلبد! »
دیدگاه ها (۱)

✔فقط بخووووووون شاید حرف دلت باشه✔ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺑﻐﺾ ﺩﺍﺷﺘﻪ...

ﭼﻨﺎﻥ ﺯﻧـــﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾـﻢ ﮔـﻮﯾـﯽ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﯿﻢ!...

غداًروحی إتصیر طیرهوترتفع فوگلا نسر یعلی علیهاو لا جنح خطافت...

کان بمکانک تجینی و تعتذرلی و هیه لحظهوانته تدری اب گلبی طیب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط