اینجا نهایت دنیا نیست

اینجا نهایت دنیا نیست،
شاید تنها پناهگاهی باشه
برای فرارهای گاه و بی‌گاه و کودکانه‌ی من و تو؛
سپردن خیال‌های رنگی به باد
و هجوم بوسه‌های گرم
به صورت سرد و رنگ پریده‌م.
ما دوریم از حقیقت، از تیک تاک ساعتی که تو جهان بیرون از ما در حال تکاپو برای رسیدن به مقصد خیالیه.
من به مرگ پروانه های آبی‌ای فکر میکنم که سالها پیش از پسرِ سرمست و عاشقی هدیه گرفتم؛ پروانه‌ها قبل از مرگشون پرواز رو یاد من دادن اما تنها چیزی که یاد من موند سقوط بود.
دستم رو میگیری
و میگی:
سقوط هم بخشی از پروازه.
ما میپَریم، به سوی بی‌کران و فراتر از آن.
🌱
دیدگاه ها (۰)

یه چیز رو خوب می‌دونم؛ این‌که همیشه گوشه‌ی قلبم بودی. وقتی ا...

اگه از من بپرسی، می‌گم تموم پختگی‌ها و بالغ شدنا از یک جدایی...

شادی را در دل هرکسی که می‌بینید بکارید، شاید قلبی را زنده کن...

کسی را که با او خندیدی فراموش خواهی کرد،ولی کسی را که با او ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط