چقدر نیستی

چقدر نیستی
چقدر دلتنگم
و چقدر کند می گذرد این ثانیه های درد آلود
بی توووو
محبوس زندانی به نام #شهریور م
و خوب می دانم
آمدن #پاییز
رنگ خشکی به احساسم می نشاند
انگار قرار است وقتی نیستی
بمیرد احساسی که برایت در درونم
پنهان ساخته ام

#بوقت‌دلتنگی
دیدگاه ها (۴)

سَرایی را که صاحب نیست ویرانی ست معمارَشدلِ بی عـشـق می ...

دارد پاییز می‌رسدانار نیستم که برسم به دست‌های تو؛بَرگم! پُر...

روضه سوختن....

هر چه از دل می‌خورم، از روزی ام کم می‌کننددر حریم سینه ی م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط