فقط برای تو P26
بچه بازی؟...احساس میکنم ازم سرد شده...خودش از خونه بیرونم کرده بعد اومده میگه بیا بالا! رفتم بالا دیدم رو تخته..
تا رفتم تو چشماشو باز کرد و با چشماش دنبالم میکرد
اومدم از کنارش بالش برداشتم و گذاشتم پایین تخت که بخوابم..
_یونا..
+...
_عزیزم...
+...
_بیا بغل من بخواب ...پاشو...بیا دیگه..
+....
_کف اتاق سرده .....زمین سرد واسه پریودت خوب نیستش....بیا پیش من بخواب..بیا دیگه
+نمیخوام ولم کن(گریه)
_میدونم حساس شدی....بیا بغل من بخواب...باشه؟...
+.......
_یونا...ببخشید عزیزم...
+آخ..نمیخوام.....(گریه)
_قربونت برم من....درد داری الان ....بیا رو تخت دیگه؟
+......
دردام خیلی وحشتناک بود و بخاطر زمین سرد بد تر هم شده بود....
انگار داشتن چاقو قرو میکردن تو دلم...
ته اومد بالا سرمو براید بلندم کرد...
+آیینی ولم کنن..هق .. بزارم زمین
گذاشتم رو تخت و بغل کرد و پتو رو کشید رومون
+نکن...بدم میاد ازت...
محکم تر توی بغلش فشردم
_هیشش...آروم باش قربونت برم....ببخشید باشه؟
نباید اونجوری بهت جواب میدادم ...هوم؟ بخشیدی منو؟...
+...
_جواب ندی ناراحت میشما...
+آییی...
_قربونت برم من...درد داری....
+هق..هق...(چه لوسه😒)
_بیا ...بیا ماساژت بدم....
همینجوری داشت زیر دلمو ماساژ میداد و و با موهام بازی میکرد......
درد منم آروم شده بود..... ولی نه خیلی زیاد
+ته..
_جان دلم....
برگشتم سمت ته و سرمو گذاشتم رو سینش ...
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین.
تا رفتم تو چشماشو باز کرد و با چشماش دنبالم میکرد
اومدم از کنارش بالش برداشتم و گذاشتم پایین تخت که بخوابم..
_یونا..
+...
_عزیزم...
+...
_بیا بغل من بخواب ...پاشو...بیا دیگه..
+....
_کف اتاق سرده .....زمین سرد واسه پریودت خوب نیستش....بیا پیش من بخواب..بیا دیگه
+نمیخوام ولم کن(گریه)
_میدونم حساس شدی....بیا بغل من بخواب...باشه؟...
+.......
_یونا...ببخشید عزیزم...
+آخ..نمیخوام.....(گریه)
_قربونت برم من....درد داری الان ....بیا رو تخت دیگه؟
+......
دردام خیلی وحشتناک بود و بخاطر زمین سرد بد تر هم شده بود....
انگار داشتن چاقو قرو میکردن تو دلم...
ته اومد بالا سرمو براید بلندم کرد...
+آیینی ولم کنن..هق .. بزارم زمین
گذاشتم رو تخت و بغل کرد و پتو رو کشید رومون
+نکن...بدم میاد ازت...
محکم تر توی بغلش فشردم
_هیشش...آروم باش قربونت برم....ببخشید باشه؟
نباید اونجوری بهت جواب میدادم ...هوم؟ بخشیدی منو؟...
+...
_جواب ندی ناراحت میشما...
+آییی...
_قربونت برم من...درد داری....
+هق..هق...(چه لوسه😒)
_بیا ...بیا ماساژت بدم....
همینجوری داشت زیر دلمو ماساژ میداد و و با موهام بازی میکرد......
درد منم آروم شده بود..... ولی نه خیلی زیاد
+ته..
_جان دلم....
برگشتم سمت ته و سرمو گذاشتم رو سینش ...
رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین.
۱۷.۹k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.