چقدر دلم می خواهد معشوق مردی باشم که لبخندش وسیع و مهربان
چقدر دلم می خواهد معشوق مردی باشم که لبخندش وسیع و مهربان باشد و آغوشش بوی خودش را بدهد،
مردی که بی هوا بیاید و بگوید موافقی جمع کنیم و به سفر برویم و من هیجان زده ذوق کنم و بپرم بغلش،
گاهی نیمه شب هوس خیابان گردی کند و برایم سعدی بخواند و دستانش بزرگ باشد و آدمها را دوست داشته باشد و بر سر بچه ها دست بکشد و مهربان بغلشان کند و از زنها نترسد که شیطانند و گولش می زنند،
که خودش را قبول داشته باشد و برایم دامن های پرچین گلدار و لیوان های خوشگل بخرد و کیف کند
وقتی میوه می خورد و داستان بخواند و بتواند همیشه با یک دست رانندگی کند و دستپختم را دوست داشته باشد و در چشمم غرق شود و لباسهایم را بو کند و مادرش را دوست داشته باشد و از خودش برایم بگوید که بلد باشد حرف بزند و مرا وقتی گریه می کنم بخنداند و دوستت دارم هایش وجودم را پر کند
من عاشق این مرد خواهم بود !
#مینا_غلامپور
مردی که بی هوا بیاید و بگوید موافقی جمع کنیم و به سفر برویم و من هیجان زده ذوق کنم و بپرم بغلش،
گاهی نیمه شب هوس خیابان گردی کند و برایم سعدی بخواند و دستانش بزرگ باشد و آدمها را دوست داشته باشد و بر سر بچه ها دست بکشد و مهربان بغلشان کند و از زنها نترسد که شیطانند و گولش می زنند،
که خودش را قبول داشته باشد و برایم دامن های پرچین گلدار و لیوان های خوشگل بخرد و کیف کند
وقتی میوه می خورد و داستان بخواند و بتواند همیشه با یک دست رانندگی کند و دستپختم را دوست داشته باشد و در چشمم غرق شود و لباسهایم را بو کند و مادرش را دوست داشته باشد و از خودش برایم بگوید که بلد باشد حرف بزند و مرا وقتی گریه می کنم بخنداند و دوستت دارم هایش وجودم را پر کند
من عاشق این مرد خواهم بود !
#مینا_غلامپور
۴.۲k
۱۰ آبان ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.