هر صبح به تو فکر میکنم با جای خالیات حرف میزنم تیتره

هر صبح به تو فکر می‌کنم ، با جای خالی‌ات حرف میزنم، تیترهای روزنامه را برایت می‌خوانم و صبحانه را جای تو به خودم تعارف می‌کنم، از اتاق صدایت را می‌شنوم که: «لباس‌هاتو اتو کردم و گذاشتم روی تخت.» لباس‌های چروک هر روزه‌ام را می‌پوشم و با صدای بلند از تو که نیستی تشکر می‌کنم، عطر تلخ همیشگی را میزنم، در را آهسته می‌بندم و چهار قفله‌اش می‌کنم که مبادا جای خالی‌ات از خانه‌ام فرار کند.
دیدگاه ها (۱)

مرا به جنگ فرستادنداگر نمی کشتمکشته می شدمو اگر کشته می شدمد...

اکنون کجاستچه میکند؟کسی که فراموشش کرده ام!#عباس_کیا_رستمی

دلم برات تنگ شده خواهری

پارت ۳ ویو اترفتم توی مدرسه خبری از هانا نبود ، رفتم توی کلا...

باقی تابستان عجیب و محیرالعقول طی می‌شود.ماه گذشته از اینکه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط