وقتی براش نود میفرستی
ب هام ص
پارت ۱
علامت ات+
علامت جونگ کوک _
سلام من ات هستم و یک سالی هست که با جونگ کوک ازواج کردم تازه من الان ۲۳ سالمه
سلام من جونگ کوک هستم و عضو BTS هستم و یک سالی هست که با ات ازدواج کردم من ۲۷ سالمه
+حالا میشه نری
_نه نمیشه باید برم جلسه فوری
+تو واقعا میخوای زنتون ساعت ۱۰ شب توی خونه تنها بزاری
_قول میدم زود بیام خوب
+نه تو هر سری میگی زود میای ولی اصلا زود نمی یای
_این سری قول میدم باشه
+باشه زود بیا
_باشه عشقم
جونگ کوک آمد جلو و یک بوسه عمیق روی لبم گذاشت و همراش مک های عمیقی میزاشت بعد از یک دقیقه ولم کرد و گفت
-خدافظ
+خدافظ
فلش بک به دوساعت بعد
ویو ات
الان دوساعت که جونگ کوک رفته منم چون میدونست الان جای حساس جلسه برای همین تصمیم گرفتم براش یکی از نود های که جدید گرفتم رو بفرستم
وقتی عکس پیدا کردم سریع براش فرستادن
ویو جونگ کوک
سر جلسه بودیم که به گوشیم پیامک اومد دیدم ات برام عکس فرستاده تصمیم گرفتم بازش کنم
وقتی بازش کردم دیدم عکس نود از بدنش خیلی عکس بدی بود عرق کرده بودم هواسم به جلسه نبود که پی دی نیم گفت
پی دی نیم :جونگ کوک هواست کجاست
_ها ......بله هواسم هست شما ادامه بیدی
که تهیونگ در گوشم گفت
تهیونگ :متمعنی حالت خوبه اخه خیلی بزرگ شده
_اره اره من خوبم فقط
جیمین : معلوم نیست چه پیامی برات آمده که این جوری شی
نامجون : بچه بسه
_نامجون هیونگ کی جلسه تموم میشه
نامجون :چند دقیقه دیگه
_خوبه
(ات فقط صبر کن بیام خونه) توی ذهنش گفت
بعد چند دقیقه جلسه تموم شد و منم بهسمت ماشین رفتم و با تمام سرعت رانندگی میکردم
بعد چند دقیقه رسید خونه وکلید توی در چرخوندم
ویو ات
داشتم فکر میکردم که الان جونگ کوک چه حالی خنده شیطانی کردم که در واز شد و من قیافه جونگ کوک نمایان شد
ادامه داره
پارت ۱
علامت ات+
علامت جونگ کوک _
سلام من ات هستم و یک سالی هست که با جونگ کوک ازواج کردم تازه من الان ۲۳ سالمه
سلام من جونگ کوک هستم و عضو BTS هستم و یک سالی هست که با ات ازدواج کردم من ۲۷ سالمه
+حالا میشه نری
_نه نمیشه باید برم جلسه فوری
+تو واقعا میخوای زنتون ساعت ۱۰ شب توی خونه تنها بزاری
_قول میدم زود بیام خوب
+نه تو هر سری میگی زود میای ولی اصلا زود نمی یای
_این سری قول میدم باشه
+باشه زود بیا
_باشه عشقم
جونگ کوک آمد جلو و یک بوسه عمیق روی لبم گذاشت و همراش مک های عمیقی میزاشت بعد از یک دقیقه ولم کرد و گفت
-خدافظ
+خدافظ
فلش بک به دوساعت بعد
ویو ات
الان دوساعت که جونگ کوک رفته منم چون میدونست الان جای حساس جلسه برای همین تصمیم گرفتم براش یکی از نود های که جدید گرفتم رو بفرستم
وقتی عکس پیدا کردم سریع براش فرستادن
ویو جونگ کوک
سر جلسه بودیم که به گوشیم پیامک اومد دیدم ات برام عکس فرستاده تصمیم گرفتم بازش کنم
وقتی بازش کردم دیدم عکس نود از بدنش خیلی عکس بدی بود عرق کرده بودم هواسم به جلسه نبود که پی دی نیم گفت
پی دی نیم :جونگ کوک هواست کجاست
_ها ......بله هواسم هست شما ادامه بیدی
که تهیونگ در گوشم گفت
تهیونگ :متمعنی حالت خوبه اخه خیلی بزرگ شده
_اره اره من خوبم فقط
جیمین : معلوم نیست چه پیامی برات آمده که این جوری شی
نامجون : بچه بسه
_نامجون هیونگ کی جلسه تموم میشه
نامجون :چند دقیقه دیگه
_خوبه
(ات فقط صبر کن بیام خونه) توی ذهنش گفت
بعد چند دقیقه جلسه تموم شد و منم بهسمت ماشین رفتم و با تمام سرعت رانندگی میکردم
بعد چند دقیقه رسید خونه وکلید توی در چرخوندم
ویو ات
داشتم فکر میکردم که الان جونگ کوک چه حالی خنده شیطانی کردم که در واز شد و من قیافه جونگ کوک نمایان شد
ادامه داره
۳.۴k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.