جزنوکری به درگه میخانهی شما... کاری بلد نبودم و یادم نداده اند میخواستم که سر به سر کویتان نهم... دیدم سرآمدان سر خود هدیه داده اند
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.