ببخش مرا...
ببخش مرا...
اگر کمم
اگر کوتاهم و بریده بریده
اگر زبانم گاهی دورت نمیگردد،مرا ببخش!
اگر تلخم،
اگر پر از جای خالی،
اگر نمی بینم آنچه زیباست
و نمی شنوم انچه فریاد است!
ببخش که پرم از اگر ها
،اما ها،شاید ها!
ببخش که در الفاظ حیرانم و نمی یابم
عطرِ همچون ترنجت را!
مرا ببخش که خسته ام
که کودکم که زیادی وابسته ام
که زورم نمیرسد به احساسم!
که اینجایم،که آنجایی،که سفری در پیش نیست!
مرا ببخش که پرم از حرف های اضافه!!
مرا ببخش که دوست داشتنت را فریاد نمیکشم..
که نفس نمی کشم!
که می میرم!
مرا ببخش که یک دیوانه ی عاقلم
که یک عاقل دیوانه ام..!
مرا ببخش
اگر کمم
اگر کوتاهم و بریده بریده
اگر زبانم گاهی دورت نمیگردد،مرا ببخش!
اگر تلخم،
اگر پر از جای خالی،
اگر نمی بینم آنچه زیباست
و نمی شنوم انچه فریاد است!
ببخش که پرم از اگر ها
،اما ها،شاید ها!
ببخش که در الفاظ حیرانم و نمی یابم
عطرِ همچون ترنجت را!
مرا ببخش که خسته ام
که کودکم که زیادی وابسته ام
که زورم نمیرسد به احساسم!
که اینجایم،که آنجایی،که سفری در پیش نیست!
مرا ببخش که پرم از حرف های اضافه!!
مرا ببخش که دوست داشتنت را فریاد نمیکشم..
که نفس نمی کشم!
که می میرم!
مرا ببخش که یک دیوانه ی عاقلم
که یک عاقل دیوانه ام..!
مرا ببخش
۸۶۶
۲۱ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.