کاش میشد که تو را مثل طلا آب کنم
کاش میشد که تو را مثل طلا آب کنم
بتراشم بدنت را اثری ناب کنم
قابی از چوب منبت بزنم دور تنت
نقش اندام تو را داخل آن قاب کنم
بگذارم به سرت تاج طلا کوب شده
و به گیسوی تو یک شاپره قلاب کنم
بکشم طاق عقیقی به خم ابرویت
تا که ابروی تو را جلوه محراب کنم
نوری از پرتو خورشید به چشمت بزنم
برق چشمان تو را تابش مهتاب کنم
هر چه شیرینی دنیاست بهم آمیزم
شهد لبهای تو را طعم شکر ساب کنم
و به بالای لبت خال سیاهی بزنم
تا که این منظره را کامل و جذاب کنم
بعد از آن، در رخ تو محو تماشا بشوم
با خیال نفست چشم خودم خواب کنم
مثل بت، زیر قدمهای تو من سجده زنم
بت پرستی ز تو را بین همه باب کنم...
❤️❤️❤️
بتراشم بدنت را اثری ناب کنم
قابی از چوب منبت بزنم دور تنت
نقش اندام تو را داخل آن قاب کنم
بگذارم به سرت تاج طلا کوب شده
و به گیسوی تو یک شاپره قلاب کنم
بکشم طاق عقیقی به خم ابرویت
تا که ابروی تو را جلوه محراب کنم
نوری از پرتو خورشید به چشمت بزنم
برق چشمان تو را تابش مهتاب کنم
هر چه شیرینی دنیاست بهم آمیزم
شهد لبهای تو را طعم شکر ساب کنم
و به بالای لبت خال سیاهی بزنم
تا که این منظره را کامل و جذاب کنم
بعد از آن، در رخ تو محو تماشا بشوم
با خیال نفست چشم خودم خواب کنم
مثل بت، زیر قدمهای تو من سجده زنم
بت پرستی ز تو را بین همه باب کنم...
❤️❤️❤️
۱.۱k
۲۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.