ما که بختمون از اول بخت بد بیاری بود
ما که بختمون از اول بخت بد بیاری بود
آخر روزهای خوبمون که گریه زاری بود
روزهای بد میرن و روزهای بدتر میان
از دل غم زده من نمی دونم چی می خواد
روزگار چرخید و من اسیر درمان شدم
توی بدبیاریها راهی زندان شدم
خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی
ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی
حالا اشک خون به چشم
اینو واست می خونم الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
ما که بختمون از اول بخت بد بیاری بود
آخر روزهای خوبمون که گریه زاری بود
روزهای بد میرن و روزهای بدتر میان
از دل غم زده من نمی دونم چی می خواد
روزگار چرخید و من اسیر درمان شدم
توی بدبیاریها راهی زندان شدم
خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی
ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی
حالا اشک خون به چشم
اینو واست می خونم الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
آخر روزهای خوبمون که گریه زاری بود
روزهای بد میرن و روزهای بدتر میان
از دل غم زده من نمی دونم چی می خواد
روزگار چرخید و من اسیر درمان شدم
توی بدبیاریها راهی زندان شدم
خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی
ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی
حالا اشک خون به چشم
اینو واست می خونم الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
ما که بختمون از اول بخت بد بیاری بود
آخر روزهای خوبمون که گریه زاری بود
روزهای بد میرن و روزهای بدتر میان
از دل غم زده من نمی دونم چی می خواد
روزگار چرخید و من اسیر درمان شدم
توی بدبیاریها راهی زندان شدم
خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی
ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی
حالا اشک خون به چشم
اینو واست می خونم الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
الهی دستت بشکنه
که خنجرت خورد به جونم
- ۲.۳k
- ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط