دلمون برا شب بخیرات تنگ شده بود

دلمون برا شب بخیرات تنگ شده بود 🤍🫂🧿
وقتی هستم عادت کردم به شب بخیر گفتن ها و چقدر خوشحالم که چند نفری هستن هنوز یادشون باشه که من عادت کرده بودم شبا بهشون شب بخیر بگم 🤝🏻😄
.

@sarejun
سارای جاااانم 😍🤍🌱
دیدگاه ها (۳)

میترسم انقدر به این وجود ماسک عادت کنم که اولین چیزی که بخوا...

من گاهی وقتا خیلی راحت میتونم بقیه رو ببخشم چون اونا من نیست...

ویو ا /تکه یهو دستش رو گذاشت روی رون پام و فشار داد و گفت بی...

خون آشام عزیز (76)

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟏𝟎(یک روانی) ویو ا.ترسیدیم و من سریع و بی طاقت رفتم به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط